«زمین سوخته» به چاپ بیستودوم رسید
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۶۹۴۵۲
به گزارش خبرگزاری مهر، رمان «زمین سوخته» نوشته احمد محمود بهتازگی توسط انتشارات معین به چاپ بیست و دوم رسیده است.
این رمان برای اولینبار سال ۶۱ چاپ شد و حاصل تجربیات و مشاهدات احمد محمود از سالهای ابتدایی دفاع مقدس و جنگ ایران و عراق است. او برای نوشتن این رمان به شهرهایی مثل سوسنگرد و هویزه سفر کرد و جبهه را از نزدیک دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نویسنده گفته پس از برگشتن از مناطق جنگی، با مشاهده آرامش شهرهایی مثل تهران، از غم و اندوه به خود پیچیده که چرا مردم مناطق دیگر کشور، از رنج جنوبیها و مردم درگیر در جنگ بیخبرند و اتفاقات جبهه را حس نمیکنند. احمد محمود پس از شهادت برادرش در جبهه به مناطق جنگی سفر کرد و سپس به فکر نوشتن «زمین سوخته» افتاد.
اولینچاپ انتشارات معین از این کتاب سال ۸۰ عرضه شد و تیرماه ۹۹ هم چاپ شانزدهم آن را به بازار عرضه کرد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
به بچت چی بگم؟
به پسرت؟
فردا که زبان باز کرد، فردا که گفت بابا، چی بهش بگم؟
انگار به رختخواب میخکوب شدهام. کاش «بابا گفتن» میمرد! کاش جنازهی «بابا گفتن» را دفن میکردیم که هرگز هیچ وقت گذر علی- پسر خالد- بر مزارش نیفتد تا «بابا گفتن» را نبیند، با قد و قامتش آشنا نشود، لرزشی که «بابا گفتن» به دل کودک میاندازد، نشناسد.
نداند که بابا گفتن چگونه خندهی جانداری است و چگونه زندگی می بخشد و آرامش میدهد.
چاپ بیست و دوم این کتاب با ۳۲۹ صفحه و قیمت ۱۳۰ هزار تومان عرضه شده است.
کد خبر 5936739 فاطمه میرزا جعفریمنبع: مهر
کلیدواژه: انتشارات معین احمد محمود کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب فلسطین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران سی و یکمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران ترجمه انقلاب اسلامی ایران ادبیات جهان رژیم صهیونیستی جمهوری اسلامی ایران یونس شکرخواه انتشارات جهان کتاب نشر نو بابا گفتن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۹۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علاقه عجیب شهید زینالدین به یک شهید
محمود احمدلو از نیروهای لشکر ۱۷ میگوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زینالدین علاقه زیادی به او داشت.
یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زینالدین میگفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.
من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!»
به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا میمانم!»
من به شوخی به شهید زینالدین گفتم: «شما که کار داشتی و میخواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!» پاسخ آقا مهدی را از قبل میدانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.
مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زینالدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی